• 02122869038
  • تهران نارمک خ گلبرگ پ 89
  • 09106011400
کدستان



پیشنهاد ویژه امروز


 

نمونه سوالات فصل تناسب ریاضی ششم کد ۷۶۶۲ با پاسخ تشریحی




کانال ریاضی ششم دبستان در تلگرام



نمونه سوالات فصل به فصل ریاضی ششم کلیک کنید

 

حل تمرین ریاضی ششم کلیک کنید

 

ویدیوهای تدریس صفحه به صفحه ریاضی ششم کلیک کنید


پیشنهادات ویژه پایین صفحه

 

نمونه سوال نوبت اول ریاضی ششم ابتدائی


دانلود نمونه سوال ویژه دی ماه ریاضی ششم دبستان کلیک کنید:

 


آزمون شماره ۶

طراح سوال: سایت ریاضی هزار


نمونه سوال ریاضی ششم کد 1861با پاسخ تشریحی

بچه‌ها تو ویدیو حل سوال اخر به جای ۶ ضربدر ۳ نوشتم ۴ ضربدر😂ویدیوی پاسخ رایگان کلیک کنید

برای خرید فایل ورد(قابل ویرایش) کد ۱۸۶۱ کلیک کنید: 


آزمون شماره ۵

طراح سوال: سایت ریاضی هزار

 

نمونه سوال فصل اول تا چهارم ریاضی ششم کد ۸۶۱۴۱ با پاسخ تشریحی

 

 



خرید 7621

 


 

آزمون شماره ۴

طراح سوال: سایت ریاضی هزار

نمونه سوالات فصل یک تا چهار ریاضی ششم کد 76101

برای خرید پاسخنامه تشریحی و فایل ورد(قابل ویرایش) کد ۷۶۱۰۱ کلیک کنید:

 


خرید

 


 

آزمون شماره ۳

طراح سوال: سایت ریاضی هزار

 

نمونه سوال ریاضی ششم کد 1861با پاسخ تشریحی

برای خرید فایل ورد(قابل ویرایش) کد ۱۸۶۱ کلیک کنید:

 

 


آزمون شماره ۲

طراح سوال: حجت اله اصلانی

نمونه سوال ویژه دی ماه شماره 1

 

آزمون شماره ۱

طراح سوال: شیرکورش

نمونه سوال ویژه دی ماه شماره 2

هرگز این جمله را به فرزندتان نگویید!!!!

احتمالا این جمله را زیاد شنیده اید:

"آفرین تو خیلی باهوشی"

شاید برای شما شوکه کننده باشد که این جمله می تواند در آموزش

فرزند شما اثری مخرب داشته باشد.

  اما این جمله چه اثری در ذهن کودک شما میگذارد؟

وقتی فرزند شما کاری را درست انجام می دهد و شما او را باهوش

خطاب میکنید در حقیقت این پیام را به او میدهید که توانایی انجام کارها

یک مسئله موروثی است و اولین اثر منفی گفتار شما این است که هرگاه

با یک مسئله سخت برخورد کند که نتواند آن را به راحتی مسائل قبلی

حل کند کودک شما این طور نتیجه گیری میکند:

 

"مثل اینکه من آنقدر هم باهوش نیستم"

 و یا با خود میگوید که :

"من باهوش هستم ولی این مسئله برای آدمهای باهوش تر از من است"

 پس ابتدایی ترین اثر این جمله این است که هرگاه کودک شما به عنوان

مثال با یک مساله سخت در درس ریاضی ششم دبستان برخورد کند

بدلیل اینکه مهارت حل مسئله ریاضیات را یک موضوع موروثی میداند تمام

تلاش خود را برای حل مساله به کار نمی گیرد.

 

جمله جایگزین چیست؟

 سوالی که ممکن است شما تا حالا از خودتان پرسیده باشید این

است که پس چه بگوییم؟ پیشنهاد پروفسور Joe Boaler از دانشگاه

استنفورد آمریکا به این سوال این است که وقتی کودک شما یک کار

را به خوبی انجام میدهد بهتر است که به او بگوییم:

"آفرین بالاخره یاد گرفتی این کار رو انجام بدی"

این جمله دارای بار مثبت معنایی است. اولا به کودک این پیام را می دهد

که تو تلاش کردی تا توانستی این کار رو انجام بدی و دوم اینکه هرگاه

با یک مسئله سخت برخورد بکند بجای اینکه ناامید شود به دنبال یادگیری

روشی برای حل مساله خواهد رفت.

 

تحقیقات روز دنیا چه می گویند:

سالهای زیادی است که در مجامع علمی این مساله مطرح میشود

که آیا مهارت های ریاضی را همه می توانند یاد بگیرند یا یک مساله

ارثی است. به عنوان مثال می گویند فلانی بچه ی باهوشی است

و در درس ریاضی قوی است. در سالهای اخیر تحقیقاتی زیادی در

سراسر دنیا انجام شده است که همگی به این نتیجه رسیده اند

که تمامی کودکان توانایی یادگیری ریاضی را دارند. در حقیقت تحقیقات

جدید نشان داده است که مغز هر انسان چنانچه تحت آموزش صحیح

قرار بگیرد می تواند مهارتهای لازم را در ریاضیات بدست بیاورد و باید

هر کودک را متناسب با سطح علمی که دارد و با روشی متناسب با

دانسته های قبلی او در ریاضیات آموزش داد.

 ترجمه: توسط آقای اکوان

چگونه فرزندان خود را آماده مدرسه رفتن کنیم؟

‌یک کارشناس مشاوره گفت: باید در روزهایی که تا آغاز سال تحصیلی باقی مانده خانواده‌ها تصویر خوبی از مدرسه به فرزندان خود ارائه دهند تا رفتن به مدرسه بعد از یک دوره استراحت چند ماهه برای آنها آسان شود.

مهناز قراول باشی با اشاره به نزدیک شدن آغاز سال تحصیلی، گفت: چون دانش آموزان برای مدت چندماه دور از مدرسه و درس بوده‌اند، ممکن است آغاز سال تحصیلی برای انها کمی دشوار باشد و از همین رو لازم است خانواده‌ها در این فرصت باقی مانده آمادگی لازم را به آنها بدهند.

او نظم‌پذیر کردن کودکان را از مهم‌ترین این آمادگی‌ها برشمرد و گفت: اولین چیزی که دانش آموزان در مدرسه فرا می‌گیرند، نظم است و توصیه می‌شود خانواده‌ها در این مدت نظم را وارد زندگی فرزندان خود کنند.

به گفته این کارشناس در این چند روز باقی مانده تا آغاز سال تحصیلی ساعت خواب دانش آموزان باید منظم شود تا صبح‌ها نیز در ساعت خاصی بیدار شوند.

قراول باشی ساعت مناسب برای خواب دانش آموزان دبستانی را ساعت 22 دانست و گفت: دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان می‌توانند تا ساعت 23 هم بیدار باشند.

او ادامه داد: ساعت خواب باید به گونه‌ای باشد که نیاز هشت ساعت خواب فرد را برطرف کند.

این کارشناس به خانواده‌ها توصیه کرد: از دادن چای به فرزندان خود پیش از خواب خودداری کنند و به جای آن یک فنجان شیر ولرم به آنها بدهند تا خواب بهتری داشته باشند.

قراول باشی شام سبک را نیز از دیگر نیازهای پیش از خواب دانش آموزان دانست.

او در ادامه با بیان اینکه کودکان باید در این مدت از نظر ذهنی هم برای پذیرش مدرسه آماده شوند، یادآوری کرد: خانواده ها باید دید خوبی در خصوص فضای مدرسه، معلمان و سایر دانش آموزان به فرزندان خود بدهند.

به گفته این کارشناس خانواده‌ها می‌توانند تا قبل از بازگشایی مدارس فرزندان خود خصوصا کلاس اولی‌ها را چند بار به مدرسه ببرند تا در حیاط و کلاس‌ها گردش کنند و با فضای مدرسه آشنا شوند.

قراول باشی گفت: حتی می توان گچ و ماژیک هم همراه برد تا بچه‌ها روی تخته‌ها برای خود یادداشت بنویسند.

او با اشاره به اینکه نباید تصویری که از مدرسه به دانش آموزان می‌دهیم تصویر یک فضای دیکتاتوری باشد، یادآوری کرد: باید از مدرسه یک فضای شاد و دوستانه ترسیم کنیم.

این کارشناس مشاوره گفت: برخی کودکان در این مدت دچار وابستگی به پدر و مادر می‌شوند که چنین خانواده‌هایی می‌توانند در روزهای اول بازگشایی مدرسه ساعاتی را بر اساس ضوابط مدرسه کنار فرزند خود بمانند.

قراول باشی معتقد است: سنی که برای مدرسه تعیین می‌شود، سنی است که کودک در آن وابستگی کمتری به خانواده دارد و از همین رو در این زمینه کمتر مشکل ایجاد می‌شود.

بـچـه‌هـای بـاهـوش را چگونه بـشـنـاسـیـم؟

همیشه در پرورش کودک، سوال‌های زیادی ذهن والدین را به خود مشغول می‌کند؛ آیا کودکم می‌تواند موفق شود؟ آیا از زندگی لذت می‌برد؟ آیا دوست پیدا خواهدکرد؟ و با شروع تحصیل سوال‌های بیشتری ذهن آنها را مشغول می‌کند؛ نسبت به همسن‌هایش بهتر است؟ استعداد بیشتری دارد؟ مطلب زیر کنکاشی در مورد استعداد کودک است...


دیکشنری وبستر، کلمه «استعداد» را این‌گونه ترجمه می‌کند: داشتن یک توانایی ذاتی و آشکار شدن آن. کودکان بااستعداد، با داشتن توانایی‌های فوق‌العاده، قادرند کارهایی بیشتر از آنچه در سن آنها انتظار می‌رود، انجام دهند. «توانایی‌های بالقوه» یعنی توانایی‌های فکری، تحصیلی، رهبری‌کردن در گروه و توانایی در جنبه‌های هنری و خلاقانه. بچه‌های بااستعداد تمرکز بیشتری در انجام کارهایشان دارند و البته حافظه‌شان هم برای به خاطر سپردن مطالب بهتر است درنتیجه در درس‌های اصطلاحا حفظی، موفق‌ترند. اما برخی دانشمندان و محققان معتقدند هیچ کودکی به‌طور ذاتی با استعداد نیست اما در برخی کودکان ویژگی‌هایی وجود دارد که با حضور در محیط‌های اجتماعی متفاوت، ارتقا می‌یابد اما دست یافتن به چنین الگوهایی هم در کودکان متفاوت است. برخی افراد در بعضی زمینه‌ها با استعداد و در برخی زمینه‌ها ضعیف هستند. یک ریاضیدان ممکن است خواننده خوبی نباشد همان‌طور که یک هنرمند با استعداد ممکن است در ریاضی ضعیف باشد.

ویژگی‌های رایج کودکان با استعداد

یکی از راه‌هایی که والدین می‌توانند استعداد کودکشان را در زمینه خاصی پیدا کنند، بررسی صحبت‌های روزمره، فعالیت‌ها و عکس‌العمل‌های آنهاست. ویژگی‌های بچه‌های 4 تا 6 سال که زمینه‌های رشد استعدادشان بیشتر است: 1- در رابطه با هر چیزی کنجکاو هستند. 2- سوال‌های متفکرانه‌ای می‌پرسند. 3- خودشان را به راحتی ابراز می‌کنند. 4- دامنه لغات وسیعی دارند و از آنها در صحبت‌هایشان استفاده می‌کنند. 5- مساله‌ها را خوب حل می‌کنند. 6- حافظه خوبی دارند. 7- به موسیقی علاقه خاصی دارند. 8- از آموخته‌های قبلی‌شان استفاده می‌کنند. 9- سریع یاد می‌گیرند. 10- قادرند وسایل را به ترتیب بچینند. 11- مستقل کار می‌کنند. 12- شوخ‌طبع هستند. 13- کارهای سخت را با پیگیری بیشتری انجام می‌دهند. 14- داستان می‌سازند و آنها را تعریف می‌کنند. 15- به خواندن علاقه دارند. 16- مشاهده‌گران خوبی هستند. یک کودک با استعداد ممکن‌است تمام یا چند خصیصه از این خصوصیات را داشته‌باشد، اما متخصصان و والدین باید با مشاهده رفتارهای کودکشان به این خصوصیت‌ها پی ببرند. برای این کار آزمایش کودک در موقعیت‌های متفاوت اهمیت زیادی دارد. در زیر چند نمونه از نتایج انجام ندادن تست‌ها را بررسی می‌کنیم. خیلی از شاگردان با استعداد به نظر مشکل‌ساز می‌رسند و مسوولان را به خاطر زیر پا گذاشتن قوانین به دردسر می‌اندازند. رفتار کودک با استعداد معمولا با رفتار کودکان دچار بیش‌فعالی اشتباه گرفته می‌شود. با انجام چند تست، تفاوت کودک با استعداد و بازیگوش را مشخص کنید. برخلاف تصور عام که فکر می‌کنند اگر کودکشان با استعداد است یعنی می‌تواند از همسن‌هایش بالاتر باشد، بچه‌های با استعداد تمایل زیادی به بودن در گروه‌هایی با سطح خودشان دارند.


آزمایش هوش کودکان

آزمایش برای اینکه مشخص شود کودکی با استعداد است، به تخصص خاصی نیاز دارد. توصیه می‌شود در این زمینه از یک روان‌شناس کودک کمک بگیرید. در آزمون?های بهره هوشی، دو آزمون معروف‌تر از بقیه هستند: استنفورد بینه و مقیاس هوش وکسلر. اگر نمره کودکتان در هر کدام از این تست‌ها بیشتر از 120 باشد، یعنی کودک هوش بالایی دارد و اگر این نمره از 160 بالاتر باشد، نشانه استعداد اوست، اما این تست‌ها محدودیت‌های خاص خود را دارند؛ در آنها هوش خام ارزیابی می‌شود ولی دانشمندان ارتباط بین هوش بالا و کودک با استعداد را هنوز تشخیص نداده‌اند. خیلی از کودکان خلاق و با استعداد لزوما بهره هوشی بالایی ندارند زیرا خیلی از استعدادها در این تست‌ها ارزیابی نمی‌شوند. بهترین راه ارزیابی این است که به فعالیت‌های کودکتان به صورت کلی نگاه کنید؛ مثلا هوش عاطفی، استعداد در موسیقی، ورزش، کارهای دستی و زبان را در آنها بررسی کنید. در هر کدام از این موارد کودک با استعداد متفاوتی برخورد می‌کند. انجمن کودکان با استعداد می‌گوید: «مطالعه‌ها نشان می‌دهد به غیر از معیارهای گفته شده، منابع و افراد هم در این زمینه موثر هستند. منظور از افراد، کسانی است که از کودک مراقبت می‌کنند یا در پرورش او دخیل هستند مثل خانواده، معلم و حتی هم‌شاگردی‌هایش».

پاسخ به4 پرسش رایج

درباره کودکان بااستعداد

1. آیا کودکان با استعداد به رفتارهای خود آگاه هستند؟

بیشتر کودکان با استعداد تا سن 10 سالگی متوجه متفاوت بودن خود نمی‌شوند.

2. آیا امکان دارد کودکان با استعداد با کودکان تنبل اشتباه گرفته شوند؟

قطعا بله، مثال‌های زیادی وجود دارد؛ «چرچیل» کلاس ششم ابتدایی رد و نیوتن در سن 14 سالگی از مدرسه اخراج شد.

3. چه‌چیز روی پیشرفت کودکان تاثیر بیشتری دارد؟

محققان دانشگاه شیکاگو 100 فرد موفق را بررسی کردند (شامل ریاضیدان، موسیقیدان، ورزشکار) و به این نتیجه رسیدند که والدین و معلمان روی آنها تاثیر گذاشته‌اند و این مساله ثابت می‌کند که کودکان با استعداد، در محیط مناسب و در کنار افراد مناسب رشد کرده‌اند.

4. آیا با استعداد بودن به معنای کامل بودن است؟

نباید تصور کنیم که با استعداد بودن کودک به این معنی است که هیچ مشکلی ندارد. فراموش نکنید او اول کودک است و بعد با استعداد، پس حق اشتباه کردن دارد.

IQ مهمتر است یا EQ

با اینکه محققان و معلمان متوجه شده‌اند خیلی از کودکان با استعداد لزوما نمره‌های بالایی نمی‌گیرند، اما عقیده عمومی این است که نمره بالا نشانه هوش بالاست. تعریف‌های متفاوتی از هوش وجود دارد، اما در نهایت همه محققان معتقدند که هوش به ژنتیک و مهم‌تر از آن عوامل محیطی ربط دارد. به عنوان پدر و مادر هرگاه متوجه شدید کودکتان در زمینه خاصی متفاوت است، حتما بیشتر بررسی کنید تا در مسیر درست قرار بگیرد.

به همان اندازه که در جامعه، کودکان عقب‌مانده دچار مشکلات و مسایل خاص خود هستند، کودکان باهوش نیز با مسایل و مشکلات خاصشان مواجه خواهند شد. گاهی والدین با این تصور که در حق کودکان خود لطف می‌کنند، مصرند آنها جهشی درس بخوانند یا اینکه در مراکز تیزهوشان یا کلاس‌های فوق‌برنامه (در تابستان) حضور داشته باشند.

درحالی که این نوع باور مردود شده? و وجود چنین برنامه‌هایی به‌خصوص مراکز تیزهوشان منحل اعلام شده است که امیدواریم این اتفاق در کشور ما هم بیفتد. امید است تمام کودکان با سطح هوشی (نرمال، متوسط و بالا) با توجه به توان خود در یک سطح، آموزش‌ ببینند و اگر کودکی دچار عقب‌افتادگی ذهنی است با کمک معلمان خصوصی از نظر آموزشی به او کمک بیشتری شود و اگر هم کودک تیزهوشی است، از عنوان مطالب تکراری خودداری و نکته‌های جدید به او آموزش داده شود. متاسفانه کودکانی که در چنین مراکزی آموزش می‌بینند، روابط اجتماعی ضعیفی دارند و در آینده در ارتباط با سایر افراد در جامعه دچار مشکل خواهند شد.

براساس اعلام سازمان ملل افراد با IQ خیلی بالا در مقایسه با افراد با هوش متوسط، افرادی تاثیرگذار و موفق در جامعه نیستند و اغلب از زندگی‌شان رضایت ندارند اما افراد با EQ بالاتر، حتی از نظر مالی در جامعه موفق‌ترند. با توجه به اینکه مسایل متعددی از نوع ارتباط با دیگران تا کنترل هیجان‌ها در موفقیت افراد تاثیرگذار است، نباید صرفا به دلیل موفق بودن کودکان به مساله هوش یا توانایی‌های آنها تک‌محوره نگاه شود.

فردی در جامعه موفق است که در همه محورهای زندگی موفق باشد. بنابراین انتظار می‌رود گام‌‌های موثری در تغییر این نوع دیدگاه برداشته شود و حضور کودکان در چنین کلاس‌ها یا مراکزی که متاسفانه بیشتر بحث درآمدزایی آنها مطرح است، کمرنگ‌تر شود زیرا ادامه چنین روندی در جهت عکس موفقیت کودکان عمل می‌کند.

بارها از دوستان و آشنایان شنیده‌ایم که می‌گویند من این رشته ورزشی، درسی یا... را دوست نداشتم و به اجبار پدر و مادرم به آن تن دادم. معمولا این گروه بعد از مدتی برای حرکت در مسیر دلخواهشان تلاش می‌کنند ولی در این میان وقت زیادی تلف شده است...

آنها در بسیاری از موارد، در کار خود احساس رضایتمندی ندارند. خوب است بدانید این نارضایتی و اتلاف عمر می‌تواند ناشی از ضعف‌ اطلاعات والدین باشد زیرا نتوانسته‌اند به موقع استعداد کودک و علایق او را شناسایی کنند و کودک به بیراهه کشانده شده است، اما چگونه می‌توان استعداد کودک را از همان اوایل زندگی‌اش شناسایی کرد و او را به مسیر صحیحی سوق داد؟ دکتر میترا حکیم‌شوشتری، فوق‌تخصص روان‌پزشکی اطفال و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این‌باره توضیح داده‌اند.

چگونه استعداد فرزندمان را پرورش دهیم؟

چگونه می‌توان استعداد کودک را شناسایی کرد؟

برای پرورش استعداد کودک، به استفاده از روش‌های درست‌ برای یافتن علایق نیاز است و بعد از کشف علاقه کودک، برنامه‌ریزی صحیح، فراهم‌کردن امکانات و قراردادن او در محیط مناسب. بچه‌ها از همان ابتدای دوران کودکی علایق خاص خودشان را دارند؛ مثلا ممکن است به نقاشی علاقه‌مند باشند و از هر فرصتی برای خط‌خطی کردن کاغذ یا ترسیم شکل استفاده ‌کنند. طبیعی است اگر چنین بچه‌ای به کلاس نقاشی فرستاده ‌شود، تا این استعدادش شکوفا شود و امکانات مناسب مانند بوم نقاشی، آب‌رنگ و... برایش فراهم باشد، پیشرفت خواهد کرد، چون این کار از نظر کودک لذت‌بخش و مطابق خواسته اوست.

چه چیزهایی باعث می‌شود استعداد یا علاقه خاصی در کودک ایجاد شود؟

علاقه‌مندی وقتی ایجاد می‌شود که کودک با یک محرک آشنا شود، مثلا بچه‌هایی که در خانواده دوزبانه زندگی می‌کنند، هر دو زبان را به راحتی می‌آموزند و حتی شاید همین امر باعث شود در یادگیری زبان‌های دیگر توانایی بیشتری نسبت به دیگر همسالانشان داشته باشند یا بچه‌هایی که پدر، مادر یا دیگر نزدیکانشان موسیقی‌دان هستند، احتمالا استعداد موسیقی بیشتری دارند. پس یادگیری و پرورش استعداد، با شرایط طبیعی ارتباط تنگاتنگی دارد، بنابراین با بردن کودک به محیط‌های گوناگون و افزایش سطح ارتباطی‌اش با دیگران، دایره شناخت و انتخاب او را وسیع‌تر کنید تا بتواند مسیر درست را پیدا کند.

چطور مشخص می‌شود کودکی نسبت به دیگر همسالانش سطح هوش و استعداد بالاتری دارد؟

شناسایی توانایی، استعداد کودک و بهره‌ هوشی او چندان کار دشواری نیست. اگر مشاهده می‌کنید کودکی در جمع همسالان خود در برخی مهارت‌ها تبحر بیشتری دارد، مثلا می‌تواند با چند لوگو چیزهای خوبی بسازد و دیگران در انجام این کار ناتوانند، می‌توان گفت هوش فضایی و هندسی خوبی دارد.

اندازه‌گیری بهره‌ هوشی از چه سنی امکان‌‌پذیر است؟

ما با یک بهره هوشی مشخص متولد می‌شویم. بهره هوشی ترکیبی از تعامل ژن و محیط است. به عبارت دیگر، ژن به عنوان مخزن ارثی هوش هنگام تولد همراه انسان است و محیط در غنی‌سازی آن نقش مهمی دارد. هوش تا سن 5 سالگی هم قابل ارتقاست. تست‌هایی وجود دارند که می‌توانند بهره هوشی کودک را حتی در سنین زیر 2 سال ارزیابی کنند. مهم‌ترین شاخص رشدی در ارزیابی هوش، وضعیت تکلم کودک است. بیشتر کودکان باید تا یک و نیم تا 2 سالگی قادر به بیان جمله‌های ساده باشند.

چطور می‌توان به رشد استعداد کودک کمک کرد؟

در سنین خیلی کم، با استفاده از محرک‌های محیطی می‌توان به کودک کمک کرد محیط پیرامونش را بهتر ارزیابی کند. از جمله این ابزار، می‌توان به اسباب‌بازی‌های متحرک که بالای تخت کودک متصل می‌شوند، اشاره کرد. آینه مخصوص نوزاد به او کمک می‌کند به مفهوم خود به عنوان موجودی مجزا از مادر، دسترسی پیدا کند. با این محرک‌ها مهارت‌های حرکتی، ذهنی و شناختی تقویت و تعامل با محیط و انسان‌ها بیشتر خواهدشد و هوش و استعداد کودک پرورش می‌یابد. ارتباط انسانی، سخن گفتن با کودک و تماس پوستی با او به رشد هیجانی و ایجاد احساس امنیت کمک می‌کند. شاهد این مدعا، کودکانی هستند که در مراکز شبانه‌روزی زندگی می‌کنند و چون مراقبان ثابت و تعامل چندانی با دیگران، به خصوص بزرگ‌ترها، ندارند، از نظر رشد ذهنی و شناختی کاملا با بچه‌هایی که در خانه زندگی می‌کنند، متفاوت هستند. داشتن‌ارتباط قوی عاطفی به بچه‌ها کمک می‌کند احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند و بتوانند محیط را جستجو کنند، چیزهای جدید بیابند و از همان یافته‌ها استفاده کنند تا توانایی و استعدادشان افزایش یابد.

 گاهی پدر و مادر، بدون توجه به نظر فرزندشان، وی را در چند کلاس متفاوت درسی و ورزشی و... ثبت‌نام می‌کنند. به نظر شما این کار درست است؟

بعضی پدر و مادرها علایق خودشان را در نظر می‌گیرند و آنچه در گذشته خود مایل به انجام آن بوده‌اند، به کودک پیشنهاد می‌کنند و گاه او را به ترفندهای مختلفی به چنین مسیری می‌کشانند و هزینه‌های هنگفتی نیز متقبل می‌شوند. تصور کنید کودکی از زمین‌خوردن بترسد و والدش او را در کلاس اسکیت‌ ثبت‌نام ‌کند. می‌دانیم که بازی با اسکیت‌ یک فعالیت بدنی تعادلی است و کودک قبل از اینکه بتواند به خوبی تعادل حفظ کند، شاید ده‌ها بار زمین بخورد. قطعا این کودک علاقه‌ای به این ورزش پیدا نخواهد کرد، حتی اگر تشویق شود یا پاداش دریافت کند. در این حالت او در یک شرایط ناخواسته قرار داده شده و ممکن است دچار احساس ناکامی و ناتوانی ‌شود.

خاطراتی که از کودکی در ذهن ما نقش می‌بندند، اغلب با هیجان مثبت و منفی همراه هستند. تجربه چنین هیجان منفی‌ای می‌تواند کندی یا پیشرفت‌نکردن کودک را در پی داشته باشد و شروع فعالیت جدید را برای وی دشوار کند، بنابراین نباید کودک را در موقعیتی قرار داد که احساس کند شرکت در فعالیتی خاص برای ما به عنوان والد اهمیت زیادی دارد. گاهی پدر و مادرها مجبور می‌شوند به کودک باج هم بدهند تا در کلاسی که آن را لازم می‌دانند، حضور پیدا کند. البته بعدها و وقتی کودک به سنی می‌رسد که نه گفتن برایش راحت‌تر می‌شود، دیگر حاضر نخواهد بود حتی کمترین راهنمایی را از اطرافیانش بپذیرد، بنابراین در انتخاب فعالیت‌های فوق برنامه برای کودکان باید به علایق آنها توجه زیادی داشت و با داشتن انتظارات واقع‌بینانه، احتمال موفقیتشان را افزایش داد.

منبع:SALAMAT

 

چیو از چه سنی به کودک آموزش بدیم؟!

امروزه بسیاری از والدین به دنبال يافتن وقت مناسب براي شروع کلاس‌های آموزشی کودک خود هستند و بسیار مشتاقند بدانند در چه سنی کودک‌شان را با زبان دوم، هنر، ورزش و... اما بیشتر والدین توقعات نامعقولي از فرزندان خود دارند.، مثلا انتظار دارند پیش از آن‌که کودک آمادگی لازم را کسب کند، مسئولیت‌پذير باشد. از فرزندان‌شان می‌خواهند خوش اخلاق و مودب باشند، با بچه‌های دیگر بدون سروصدا مشغول بازی شوند، با آنها همکاری داشته باشند، وسط حرف بزرگ‌تر‌ها نپرند، بدون اجازه دست به چیزی نزنند، مفید باشند، سریع راه بروند، سریع صحبت کنند، قبل از دبستان حداقل به دو زبان مسلط باشند، پیانو را به خوبی بنوازند و بالاخره به سرعت رشد کنند و بزرگ شوند و تمام آرزوهای فرو خفته والدین خود را در اولين فرصت برآورده کنند. همه اينها در حالي است كه قرار نیست کودک تمام‌کننده والدين باشد. از سوي ديگر کسب این همه مهارت نیاز به فرصت کافی دارد و رشد، فرآیندی آرام بوده و نیاز به زمان کافی دارد.

بهتر است فشار‌ها را از روی فرزند‌تان بردارید و به او فرصت کافی بدهید تا بتواند به آرامی در مراحل رشد خود قدم بردارد. والدین باید مراحل رشد کودک خود را بشناسند و بدانند در هر مقطعی از زمان، کودک آمادگی چه نوع یادگیری‌هايي را دارد چرا که تربیت کودک همچون خط تولیدی است که اگر هر كدام از قطعات را سر جای خود نصب نکنید، محصول نهایی عملکرد مطلوب نخواهد داشت.

خانم ماریا مونتسوری، در این زمینه می‌گوید: «ما نبايدکودکان‌مان را برای مدرسه رفتن آماده ‌کنیم بلكه باید آنها را برای زندگی کردن مهيا کنیم.» او معتقد است کودک باید مهارت‌های زندگی را بياموزد. او در ابتدا باید آويزان كردن و تا کردن لباس، گردگیری، تا کردن دستمال، استفاده از پیچ گوشتی، باز و بسته کردن درب قوطی، ریختن مایع پارچ به داخل لیوان، ریختن مایع با استفاده از قیف، چلاندن لباس، واکس زدن کفش، تمیز کردن تخته گچی، چلاندن اسفنج، باز و بسته کردن در، خشک کردن ظروف، شستن ظروف و... را ياد بگيرد. بعد از این‌که کودک این مهارت‌ها را کسب کرد نوبت مهارت‌های دیگر مانند زبان دوم، موسیقی و... می‌رسد. ولی متاسفانه بسیاری از والدین امروزه به جای والد بودن بیشتر یا در نقش معلم هستند یا قاضی و کمتر از نقش خود به عنوان والد آگاهی دارند.


 

چه وقت به روان‌شناس یا روانپزشک کودک مراجعه کنیم؟


مراجعه به روان‌شناس و روانپزشک کودک باید به صورت دوره‌ای انجام شود و والدین باید این نکته را بدانند که لازمه مراجعه به این‌گونه مراکز، بروز مشکل نیست. همان‌طور که کودک باید به صورت دوره‌ای توسط پزشک اطفال ویزیت و معاینه شود، نیاز به مراجعه‌های دوره‌ای به روان‌شناس و روانپزشک اطفال نیز باید در برنامه کودک قرار گیرد. نكته مهم احساس نیازی است که والدین باید نسبت به آموزش مهارت‌های پدری و مادری در خود داشته باشند، چرا که آموزش در عصر اطلاعات بسيار مهم است و مردم حتی برای استفاده از وسیله ساده‌ای همچون یک آبمیوه‌گیر، ابتدا کاتالوگ آن را مطالعه می‌کنند، چه برسد به پرورش یک انسان با همه پیچیدگی‌هایش.


 

از چه سنی به کودک مهارت‌ها و ارزش‌های اجتماعی را آموزش دهیم؟


صرف این‌که دائما به کودک تذکر بدهيد مودب باش، درست بشین، سلام کن و... نه تنها مهارت‌های اجتماعی کودک افزایش نمي‌ياد بلکه اعتماد به نفس او نيز کاهش پيدا مي‌كند. کودک نوپا تصوری که شما از ادب و تربیت دارید، ندارد. اين‌طور نيست که اگر کودک شما در 2 سالگی سلام نکرد، در بزرگسالی هم سلام نکند. او مفهوم سلام کردن را نمی‌داند و شما هم قادر نخواهید بود با هیچ منطقی این موضوع را به او تفهیم کنید. او باید خودش آمادگی لازم را پیدا کند. به هیچ وجه کودک نوپا را مجبور به سلام کردن نکنید و برای سلام کردن صرفا از تکنیک جدول تربیتی (ترغیب و تشویق) استفاده كنيد. هیچ‌ وقت به او براي انجام ندادن رفتارهای اجتماعی احساس شرم و گناه ندهید و از جملاتی مانند: بد و زشت است و گناه و... استفاده نکنید. اصرار و خواهش هم در انجام این رفتار‌ها تاثیری نخواهد داشت.


 

کلاس‌های آموزشی بچه‌ها را از چه سنی شروع کنیم؟


این نکته بسیار مهم است که کودک زیر 7 سال را نباید به طور مستقیم آموزش داد و برای آموزش او باید از روش‌های تخصصی کمک گرفت. آموزش کودک در این سنین صرفا به صورت غیرمستقیم است چون کودک مانند یک بزرگسال ابزار لازم برای تمرکز در کلاس درس را به دست نیاورده است.

  • آموزش زبان دوم

کودک از زمان تولد حس شنوایی فوق‌العاده‌ای دارد که به او اجازه می‌دهد اصوات مختلف را از هم تشخیص دهد. در صورتی که از زمان تولد با کودکی به ۲ زبان صحبت شود، او به طور طبیعی قادر به درک هر دو خواهد بود. البته کودکی که دو زبان را حین تولد می‌شنود معمولا دیر‌تر به حرف می‌آید. دلیل اين موضوع هم مواجه شدن او با دایره وسیعی از لغات است که باید آنها را درک و بیان کند. گاهی هم کودک دو زبان را با هم مخلوط می‌کند. این حالت کاملا طبیعی است و در 4- 3 سالگی از بین می‌رود. این نکته را به یاد داشته باشید که هرگز برای آموختن یا حرف زدن یک زبان نباید به کودک فشار آورد. اگر کودک حس کند والدین از پیشرفت نکردن او نگران هستند، ممکن است دچار اختلالات تکلمی شود. البته بهتر است پس از تکمیل زبان اول و کامل شدن دایره لغات کودک، آموزش آغاز شود، چون کودک معمولا در 3 تا 5/3 سالگی به این مهارت دست می‌یابد. می‌توان هم‌زمان با شروع مهدکودک آموزش زبان دوم را آن هم به طور غیرمستقیم آغاز کرد و آموزش مستقیم را با شروع مدرسه ادامه داد.

اگر والدين به کشور دیگری مهاجرت كردند، برای این‌که کودک زبان را بیاموزد، کافی است یکی از والدین به زبان مادری و دیگری به زبان خارجی صحبت کند تا کودک آرام آرام با زبان بیگانه خو بگیرد.
ورزش یکی از رشته‌های ورزشی مناسب برای سنين پایین ژیمناستیک است تا مهارت‌ها و هماهنگی‌های حرکتی كودك تقویت شود. در بسیاری از مهد‌ها و باشگاه‌ها این کلاس‌ها دایر است و والدين مي‌توانند از
۴ سالگی فرزندشان را در این کلاس‌ها ثبت نام کنند. البته از این سنین می‌توان کودک را با شنا نیز آشنا کرد.

  •  نقاشی

۲سالگی سن تحول و پیشرفت نقاشی در کودک است، زیرا کودک از لحاظ روانی و جسمی رشد می‌کند، ماهیچه‌هایش قوی می‌شود و از نظر بینایی چشمش توانایی دنبال کردن و هدایت دست به هر سمت را که می‌خواهد، دارد. کودکان معمولا سعی می‌کنند خطوطی را از چپ به راست رسم کنند. از آنجا که نقاشی آغازی برای نوشتن است، لازم است کودک را به کشیدن نقاشی تشویق کرد. بهترین سن برای شروع آموزش نقاشی به شرط آن که هدف از کلاس صرفا ایجاد خلاقیت در کودک و نه نقاشي کردن او باشد، پایان ۴‌سالگی است. در سنین زیر دبستان منظور از آموزش نقاشی تنها فراهم کردن فضایی برای رشد خلاقیت بچه‌ها از جمله نقاشی است. حتی بدون کلاس هم خانواده‌ها می‌توانند این فضا را در خانه در اختیار بچه‌ها قرار دهند. یک مربی باید از موسیقی، تئا‌تر، بازی، ‌قصه، شعر و... استفاده کند و فضایی را به وجود آورد تا هنرجوی خردسال خود را با زبان تصویر آشنا كند. نقاشی یک زبان بین‌المللی است؛ زبانی برای گفتن ناگفته‌های خود.

بهتر است كودك تا 3 سالگي از گواش، آبرنگ و مداد شمعی برای نقاشی استفاده كرده و از
۵/4 سالگی به بعد از مدادرنگی استفاده كند. کافی است یک کاغذ بزرگ در اختیار كودك قرار دهید تا هر آنچه در تخیلش است، روی کاغذ بیاورد.

  • موسیقی

بر اساس بسیاری از تحقیقات، درك موسیقی از دوران پیش از تولد (دوران جنینی) آغاز می‌شود. اما دریافت علائم صوتی و واکنش‌های ناشی از آن با پدیده‌ای به نام «ادراک موسیقی» تفاوت دارد و آن زمانی است که کودک قادر به تحلیل و تفکیک صدا‌ها و آوا‌هاست. بسیاری از کار‌شناسان آموزش و نیز روان‌شناسان در پی تحقیقات پژوهشگران بهترین سن آموزش موسیقی به کودکان را ۲ تا ۸ سالگی می‌دانند؛ البته باز هم به روش غیرمستقیم.


 

از چه سنی كودك‌مان می‌تواندجدا از ما و در اتاق خود بخوابد؟


کودک با مادر خود 3 بند ناف دارد. یکی كه در زمان تولد جدا می‌شود، اما دومی در18 ماهگی تا 2 سالگی. تا اين سن طبیعی است که کودک به مادر چسبیده باشد، اما از این سن به بعد کودک را در اتاق خودش بخوابانید و حتما ساعت خواب مشخصی را برای او در نظر بگیرید. البته باید قبلا آموزش لازم را دیده باشید.


 

از چه سنی برای کودک کتاب بخوانیم؟


خواندن کتاب برای کودک را بايد از روزهای نخست تولد آغاز کرد، زیرا در سنین پایین، کنجکاوی کودک برای شنیدن و درک مطالب زیاد است. کودک در سنین بسيار پایین (شیرخوارگی) درکی از معانی واژه‌ها ندارد ولی از شنیدن صدای شما و دیدن احساسات و عواطف شما لذت می‌برد.  با صدای آهسته، با لحنی گرم و دلنشین، با شور و حرارت به همراه نوازش برای نوزاد کتاب بخوانید. با این کار می‌توانید بیش از پیش به او نزدیک شده (او را بغل کنید) و از کنار یکدیگر بودن لذت ببرید. وقتی کودک از سنین پایین با کتابخوانی آشنا شود، همراهی شما به او کمک می‌کند به تدریج نسبت به کتاب علاقه‌مند شده و بعد‌ها هنگام کتاب خواندن، تجربه و احساس امنیت و لذت را در کنار والدین بازآفرینی كند. اگر کودک بزرگتری دارید که این کارها را براي او انجام نداده‌ايد، نگران نشوید.


 

ازچه سنی مادر می‌تواند از کودک خود جدا شده و فعالیت‌های اجتماعی خود را از سر گیرد؟


نوزاد انسان جنین نارسی است که بايد 14 ماه در‌‌ محیط امن رحم بماند ولی از آنجا که وزنش برای مادر غیر قابل تحمل می‌شود به اجبار باید آن محیط را ترک کند. والدین در این دوران (
۱۴ ماه اول تولد) ‌باید شرایط رحم را برای کودک فراهم کنند و درصدد برطرف کردن بی‌درنگ تمام نیاز‌ها و دردهای کودک باشند و به محض بروز درخواستی از سوی کودک، بدون وقفه خواسته او را برآورده كرده و در طول این دوران نيازهاي او اعم از گرسنگی، تشنگی، تمیز نگه داشتن و همچنین حفظ کودک از سرما و گرما و نیاز به در آغوش گرفتن را برطرف کنند. در واقع با این قبيل کار‌ها محیطی شبیه رحم برای کودک فراهم می‌شود. محیطی که کودک در آن امنیت داشته باشد و به کودک این اطمینان را بدهد که دنیای پیرامون او سراسر درد و رنج نیست. بنابراين او با اعتمادی که به والدین خود می‌کند، به دنیا و هر آنچه در آن است با دیده اعتماد خواهد نگریست.  کودک در این ایام به شدت از غریبه‌ها هراس دارد و نباید به هیچ وجه بدون میلش، او را به دیگران سپرد. سپردن كودك به دیگران حتی آشنایان با این توجیه که عمه، خاله یا دایی است کودک را مضطرب کرده و به او صدمه خواهد زد. در واقع چون کودک در این ایام هنوز هیچ احساسی از کل وجودش ندارد، همواره در تعادلی نا‌پایدار به سر می‌برد و کمترین تغییری می‌تواند احساس فروپاشی، مرگ و حمایت نشدن از جانب دیگران را برای او به همراه بياورد.


 

در چه سنی فرزندمان را به مهد بفرستیم؟


کودک شما به خصوص از 3 سالگی به بعد نیاز دارد روند استقلال و اجتماعی شدن را آغاز کند و مهدکودک مکان مناسبی برای طی این مرحله از مراحل رشد کودک است.  در روند رشد و تکامل کودک پس از قطع بندناف دوره‌ای از استقلال نسبی آغاز می‌شود که کودک با این‌که بیشتر در آغوش والدین است، هر روز به سمت ایجاد استقلال بیشتر پیش می‌رود. بايد به کودک کمک کرد این روند را طی کند و در‌‌نهایت خودش بتواند بالغی باکفایت شود.  البته اوائل بهتر است کودک برای ساعات کمی در مهد نگهداری شود و پس از مدتی آرام آرام به ساعت مهد اضافه شود. مهد رفتن کودک در این سنین ارتباطی با شاغل یا خانه‌دار بودن مادر ندارد و حتی مادران خانه‌دار هم باید از همین سنين کودک خود را به مهد بسپارند. در واقع مهدكودك به کودک روابط اجتماعی را می‌آموزد و هوش اجتماعی او را بالا مي‌برد.  مهدکودک مکان مناسبی برای ایجاد این فضاست. البته برای این‌که کودک آماده رفتن به مهدکودک باشد بايد از قبل در شکل‌گیری استقلال نسبی‌اش به او کمک شود. از جمله این‌که بتواند خودش به تنهایی به خواب برود، خودش غذایش را بخورد و در نتیجه عملکرد مستقل خود را تا حدود
۳سالگی کسب کرده باشد. کودکان به خصوص کودکان بالای ۳ سال از مهدکودکی که در آنجا بتوانند خوشحال باشند و با دیگران تعامل داشته باشند، سود می‌برند.  اگر بنا به دلایلی مجبورید کودک را از دوران نوزادی به مهد بسپارید باید این نکته مهم را رعایت کنید که کودک از 4 تا 16 ماهگی باید فقط با یک نفر در تماس باشد چرا که در این دوره کودک اضطراب جدایی دارد و به یک نگهدارنده عادت می‌کند.


 

از چه سنی به کودک توالت رفتن را بیاموزیم؟


دستشویی رفتن، کاری است که کودک پس از
۳ یا ۴ سالگی آن را به‌راحتی انجام می‌دهد ولی باید طی مراحلی انجام شود. آموزش توالت رفتن کودک زمانی باید آغاز شود که بدن کودک از نظر جسمی آمادگی پذیرش را داشته باشد. یعنی در ابتدا کودک باید از خیس یا کثیف شدن خویش آگاه شود تا سپس بتواند ادرار یا مدفوع را کنترل کند. كامل شدن کنترل ادرار و مدفوع در کودکان شامل کنترل مدفوع در شب و سپس در روز، کنترل ادرار در روز و سپس در شب است. بیشتر کودکان بین 2 تا3  سالگی آمادگی پذیرش کنترل ادرار و مدفوع را در روز و شب به دست می‌آورند ولی تعداد کمی نیز دیر‌تر به این آمادگی می‌رسند. بنابراین آموزش را زود‌تر شروع نکنید و زمانی که احتمال موفقیت شما و کودک‌تان زیاد است آموزش را آغاز کنید. به یاد داشته باشید به هیچ عنوان به مدفوع کودک بیش از حد توجه نکنید زیرا کودک از مدفوع نکردن به عنوان حربه‌ای برای خود استفاده می‌کند و در پی آن علاوه بر آسیب روانی، دچار یبوست هم مي‌شود.


 

از چه سنی به کودکان خود نظم بیاموزیم؟


نظم‌آموزی یعنی مسئولیت‌هایی که در بدو تولد صددرصد بر دوش والدین بود، آرام آرام باید برعهده خود کودک گذاشته شود. تربیت فرزند مستلزم صرف وقت و انرژی است. نظم‌آموزی فوری مانند كاهش وزن فوري است که مدت كوتاهي اثر می‌کند ولی به سرعت حتي بد‌تر از قبل مي‌شود. واقعيت اين است كه عادت باید به تدریج شکل بگیرد تا به درستی جا بیفتد. پدر و مادر
۱۸ سال زمان دارند تا کودک خود را مرحله به مرحله منظم کنند. ۱۸ سال فرصت دارند مسئولیت‌ها را آرام آرام از دوش خودشان به دوش کودک‌شان محول کنند. پس عجله کردن و فشار آوردن نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه آسیب جدی به کودک می‌رساند. اصلا مجبور نیستید روش‌های زندگی را یکباره به فرزندتان بیاموزید.


 

کودک را از چه سنی می‌توان در خانه تنها گذاشت؟


بعضی از کار‌شناسان معتقدند در سنین
۸ یا ۱۰ سالگی می‌توان به تدریج کودکان را در خانه تنها گذاشت اما نمی‌توان به این محدوده سنی بسنده کرد. میزان رشد ‌شناختی، عقلی، اجتماعی و شرایط محیطی و تجارب قبلی کودک و وجود یا نبود مشکلات جسمی يا روان‌شناختی قبلی یا فعلی او در این تصمیم‌گیری نقش بسزايي دارد.  کودکی که در زمینه مقابله با اتفاقات آموزش ندیده، کودکی که هنوز خطر را نمی‌شناسد و دست به کارهای خطرناک می‌زند، کودکی که مسائل ایمنی را یاد نگرفته یا کودکی که ناتوانی جسمی خاصی دارد حتی اگر ۸ یا ۱۰ سال به بالا باشد نمی‌تواند در خانه تنها باشد.  وقتی کودک خواب است خانه را به امید این‌که تا برگردید بیدار نمی‌شود ترک نکنید، چرا که ممکن است فرزندتان به محض این‌که شما از خانه بیرون می‌روید بیدار شود، آن وقت معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد. در ضمن تنها گذاشتن خواهر و برادر‌ها باهم بسته به سن کودک و توانایی‌های‌شناختی فرزندان بزرگ‌تر و قدرت حفاظت از فرزندان کوچک‌تر و داشتن مهارت‌های لازم هنگام بروز مشکل و همچنین وجود روابط دوستانه بین خواهر و برادر‌ها اشکالی ندارد.  کودکی که از یک افسردگی یا اضطراب مقطعی در رنج باشد یا کلا یک بیماری روان‌شناختی ژنتیک و دائمی مثل بیش‌فعالی و دیابت داشته یا در زمان تب، نیاز به مراقبت بیشتری داشته باشد، اگر تنها باشد ممکن است مشکلاتی برایش پیش بیاید.

مجله برترین

 

معلم خصوصی ریاضی ششم

پیشنهاد ویژه

کانال ریاضی ششم دبستان در تلگرام


 
 
 

تدریس خصوصی ریاضی ششم دبستان


کانال ریاضی ششم دبستان در تلگرام


کانال ما در نرم افزار بله